زن به شوهر: میخوام یه حقیقتی رو بهت بگم، من یه ماهه که حاملم!
مرد: خودت از پنجره میپری بیرون یا من بندازمت؟
زن: چرا اونوقت؟
مرد: واسه اینکه منم میخوام یه حقیقتی رو بگم!
زن: چه حقیقتی؟
مرد: من ۴ سال پیش رفتم دکتر و برای همیشه خودم رو تعطیل کردم!
در اینجا زن میرود و خود را بسیار مسالمت آمیز از پنجره به بیرون پرت میکند!